مدح و ولادت امام جواد ( محمد تقی) علیهالسلام
نوری ز عرش آمد و وقتِ سـپـیده شد مـابِـیـن شـهـر صـوت اذانی شنیده شد در صور جسم، نفخۀ روحی دمیده شد آئــیــنــۀ جــمــال نــبــی آفــریــده شـد خورشیدِ روی بام رضاجـان ما، سلام ای سـومـین مـحـمـد ایـمـان ما، سـلام لبـخـند تو به خـوشـۀ گـنـدم سـلام کرد بـامِ عـروج، بـالِ تـو را احـتـرام کـرد شُرب نگاهِ تو چه شرابی به جـام کرد چِـل سـال انـتـظـار پـدر را تـمام کـرد از قـعـرِ چـاهِ طعـنۀ مَـردُم، رها شدی تو یـوسـف مـدیـنـۀ یـعـقـوب مـا شدی جود تو شیعه را ز گدایی مُعـاف کرد باید به دور دست کریمات طواف کرد حُـبِّ تو ریـسـمـان دلـم را کـلاف کرد حتّی عصا به مـرتبهات اعـتراف کرد عشق تو حُکم قطعیِ حفظ شعائر است هرکس که بیولای تو مُردهاست، کافر است در فـصل فـصلِ کـوچ، شـبـیه کبوتریم از کـاظـمـین تا حـرم طـوس میپـریم جـیـرهبـگـیـرِ گـنـدم خـواهـر بـرادریم ما ریزخـوار سفـرۀ موسیبن جعـفریم این کاسهها رسیده به خوان سِتُرگ تو قـربـان سـفــرهداری بـابـا بــزرگ تـو در خاک ما نسیم دلانگـیز یاسهاست ایـران؛ پنـاهگـاهِ ولایتشـنـاسهـاست روی ضـریـحهـا گـرهِ الـتـماس هاست این عمه جانِ تو بخدا جانِ فارسهاست مـانـند مـوجِ عـاطـفـههـا در تـلاطـمیم خـدمتگـزار حـضرت معـصومۀ قـمیم نقش تو طرح نقشۀ آب و گل من است حِـرزَت امید آخر هر مشکل من است پـشت در حـریم شما، مـنزل من است بـابالـجـواد؛ بـاب مـراد دل من است دروازۀ رسـیــدن شـیــعــه بـه جـنّـتـی تـو آن جــواز آخـر قــبـل از زیـارتـی در دشت خشک لذت باران تویی تویی تلفیقی از کرامت و احسان تویی تویی روز جـوانِ مـردم ایـران تـویی تـویی اصلاً عـلیِّ اکـبر سلـطان تـویی تـویی هـرچـند مَـشهَـدی شـدهام، کـربـلاییام مـن بـیقـرار بــوسـۀ پـائـیـنِ پــایـیام |